۱۳۸۷ اسفند ۷, چهارشنبه

سکوت معنی دار جمهوری اسلامی






ظاهرا مبازره با بد حجابی خیلی مهم تر است ؟ !

نویسنده :کاترین تولیائو
آگاهی و نگرانی در خصوص رشد فزاینده بازار جهانی برده داری جنسی در سراسر جهان در حال افزایش است.رسانه های دیداری و شنیداری، اینترنت و مجلات زنان، در ایران و سراسر جهان درباره ظلم ها و بی عدالتی های قاچاق انسان و فحشای اجباری در ایران بسیار سخن گفته اند
با توجه به گزارش روزنامه شرق در ٢٦ می،خبرگزاری خبرنگاران جوان با برگزاری میزگردی در همین رابطه، اعلام کرد که،٢٨٦ زن در فجیره امارات متحده عربی به حراج گذاشته شدند.
در این نشست، یک خلبان ایرانی که در خطوط هوایی امارات متحده کار می کند، مصطفی بن یحیی _اعلام کرد : به طور متوسط ده تا پانزده دختر،هر روز از طریق نه پرواز منظم و بیست پرواز غیر منظم از ایران به دبی فرستاده می شوند. بعلاوه، جسد سه تا پنج دختر به صورت ماهیانه به دولت ایرات تحویل داده می شود.
پروفسور دونا ام. هیوز،صاحب کرسی کارلسون ان دود برنامه مطالعات زنان در دانشگاه رود آیلند گزارش می دهد که "با توجه به اظهارات یک منبع رسمی در تهران، فحشا در میان نوجوانان دختر دارای یک رشد ٦٣٥ درصدی بوده است و تنها در تهران، شمار زنان و دختران مشغول به فحشا ٨٤٠٠٠ نفر بر آورد شده است که تعداد زیادی از آنها در خیابان ها کار می کنند و در حدود ٢٥٠ فاحشه خانه بنابر این گزارش در شهر فعال است .
از آنجایی که،برآورد دقیق آماری امکان پذیر نیست،این اعداد نمی تواند گویای ابعاد واقعی مسئله باشد. با در نظر گرفتن این نکته که،این آمار حرفی از تعداد زنان فروخته شده در بازار برده داری جنسی در خارج از ایران نمی زند.این صورت مشمئز کننده بهره کشی فقط محدود به زنان بالغ نمی شود،بلکه نوجوانان را نیز در گیر کرده است.
بنابر اظهارات عالی ترین مقام قضایی استان تهران، قاچاقچیان به دنبال فروش قربانیان در بارازبین المللی فروش دختران بین ١٧-١٣سال هستند و حتی گزارشهایی از فروش دختران بین ١٠ -٨هم وجود دارد.
دختران کم سن اغلب مجبور به کارهای پیش خدمتی هستند و اندکی بعد تاجران برده دار آنها را برای کار به متل ها،هتل ها و کلوب های شبانه می برند.
شمار زیادی از زنانی که به دنبال یافتن منبع در آمد بهتری هستند، اغلب اوقات با وعده های اغوا بر انگیز کارهای سود آور فریب داده می شوند.اینها اکثرا در نهایت مجبور به فحشا می شوند.
تاجران برده اکثرا زنان را در استخرها ی شنا، باشگاه های ورزشی و حتی مدارس دولتی شناسایی می کنند وپیشنهاد کارهای پر پول خارج از خانه و خانواده معمولا به عنوان منشی آنها را به وسوسه می اندازند.
گاهی و در صورت اقتضاء، آنها قرارداد ازدواج موقت را بین خود منعقد می کنند که در واقع و به لحاظ ماهیتی خود نوعی از فحشاست.قراردادهایی که مدتشان گاه به ٢٤ ساعت می رسد.در بعضی از موارد زنان ربوده شده و سپس به کار (اجباری )در فاحشه خانه ها یا خارج از کشور می شوند.
در سال ٢٠٠٣ ،هزاران نفر از این زنان پس از زلزله ویرانگر بم، بی خانمان شدند و بسیاری از دختران یتیم این فاجعه، خیابان ها دزدیده شده و وارد حلقه رده داری جنسی شدند.
بعلاوه،قاچاقچیان انسان، طعمه های خود را از میان دختران نوجوان فراری که تعدادشان در تهران به ٢٥٠٠٠نفر تخمین زده می شود، انتخاب می کنند.
تعدادی از زنان جوان که مجبور به فحشا می شوند، کسانی هستند که توسط والدینشان فروخته می شوند.علل پنهان معضل قاچاق انسان پیچیده و چند چهره است.والدینی که فرزندان دختر خود را به قصد فحشا می روشند غالبا معتادان به مواد مخدر هستند.
همانطورکه خبر گزاری فارس گزارش می دهد،رئیس انجمن علمی آسیب های اجتماعی در ایران،معتقد است که "بیش از ٥٠ درصد ازمردم ایران به طور مستقیم یا غیر مستقیم در گیر مواد مخدر هستند".با توجه به گستردگی معضل اعتیاد در ایران بعضی از والدین معتاد به قصد تامین نیاز مواد خود،اقدام به فروش فرزندان خود می کنند.فراری ها و زنان (آسیب دیده)به دلایل متعدد اجتماعی و مسائل شخصی و درگیری های روحی از ایران می گریزند. نا امیدی آنها خود را در آخرین آمارهای منتشر شده از خود کشی ها در ایران نشان می دهد.
دبیر کل مسائل اجتماعی استان کهکیلویه و بویر احمد اعلام کردکه میزان خود کشی ها در سال ٢٠٠٣ نسبت به سال پیش با رشد ٤٦درصدی روبرو بوده است. بعلاوه،٧٤ درصد از خود کشی های موفق از این تعداد متعلق به زنان بوده است و این در حالی است که تعداد دقیق خود کشی ها همچنان نا معلوم باقی مانده است و می توان حدس زد که آمار واقعی به مراتب بالاتر از آنچه اعلام شده باشد.مسئله ای که سایت پیک ایران با اشاره به این می نویسد که، ٩٠درصد از این زنان را افرادی بین ٣٥-١٧ سال تشکیل می دهند.چهره های متعددی از دانشگاهیان، سیاستمداران و جامعه شناسان ایرانی اذعان دارند که این معضل نتیجه غیر قابل انکار فقر گسترده و کمبود فرصتهای آموزشی برای زنان است. شکاف بین فقیر و غنی در ایران در حال گسترش است.
با نرخ ٤٣ درصدی بیکاری زنان که ٥٣از کل جمعیت فقیر را تشکیل می دهند، بسیاری از زنان جوان تحت فشار برای پذیرش یک شغل یا ازدواج اجباری هستند.پاسخ حکومت ایران به این سری از معضلات جدا ناکافی است.هیچ ساختار حقوقی برای جلوگیری از این مشکلات خاص وجود ندارد و مشکلات فنی- حقوقی بسیاری از این گریز های فانونی به ویژه در عقد های ازدواج موقت(صیغه یا متعه) را تشدید می کند.بسیاری از ایرانیان طرح این مسائل را، اتهام یا شایعه و توهینی به شان ملی یا افترایی به حکومت تلقی می کنند.
حکومت اعلام کرده است که هرگز اجازه چنین جابجایی (قاچاق) را نمی دهد و این در حالی است که،اعضاء کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد بارها قطعنامه هایی را علیه آنچه قاچاق گسترده انسان خوانده می شود، صادر کرده اند.
گزارشهایی نیز از تنبیه و مجازات این دسته از زنان رسیده است.قربانیانی که به واقع انتخابی جز فحشا نداشته اند.در این میان حتی گزارشهایی نیز وجو دارد که گویای بهره جویی خود حکومت از این تجارت ضد انسانی است.در این راستا، حکومت از برخورد قانونی جدی با فساد پلیس خوددار کرده و سوء استفاده از پناهگاههایی که برای این دسته اززنان در نظر گرفته اند را پنهان کرده است و این خود به ابعاد مسئله کمک کرده است و بهشت امنی را برای فراری ها به وجود آورده است.این معضل دارای ریشه های بین المللی و محلی است.برخی از جامعه شناسان و دانشگاهیان روند جهانی شدن را منبع اصلی فقر نکب&#

۱۳۸۷ بهمن ۱۸, جمعه

زن ستيزی

زن ستيزی ريشه در عقب مانده ترين مناسبات مردسالاری و بدوی دارد. در شرایطی که جامعه بدوی زنان زیبای خود راقربانی خدايان و امال خود ميکردند, زن ستيزی پديده مقدسی گردید.این رسوم مانند تمام رسوم عهد جاهليت در مذهب اسلام اثر محسوس بجا گذاشت. دراسلام، مانند دیگر مذاهب ابراهیمی،ارزش زن با گناه, فریب شيطان, و اغفال حوا از شیطان تداعی شده و این فرهنگ ضد زن خودعبرتيست برای هشياری مردان از خطر زنان .
در چنین شرایطی زنان از حقوق برابر با مردان برخوردار نیستند, حتاهيچ مرد خدا در رسوم مسیحیت با زن هم طراز و هم بستر نمیشود. کماکان در اسلام رسومات جاهليت سرنوشت زن را طور ديگری تباه کرد:
اسلام زنده به گور کردن دخترر را ممنوع ولی از طرفی زن ستیزی را در اسلام قانونی کرد. مقام زن تاابزاری برای تولیدمثل، امور خانه و ارضای غرائز جنسی مرد تنزل کرد. از انجا که در این شرایط زن يک شئی میشود، مثل هر شئی ديگر در رسوم رايج عرب میتواند در معرض دزدی و غارت از صاحبش قرار گیرد. اين دلهره خرافی به روابط تازه نيازمند بود تا مکانيسم و قوانين دلخواه خود را توجيه کند. لذا مناسبات زن و مرد در اجتماع با سرنوشت "محرم و نا محرم" گره خورد. زن , بغير معدود مردان , به تمام مردان جهان نا محرم و بيگانه و از نظرانان پنهان شد.
علی دشتی در کتاب 23 سال يکی از انگيزهای تحميل حجاب بر زنان را نگرانی محمد در کنترل حرمسرای خود میداند. شاید بدون وجود احساس تملک سرنوشت زنان در اسلام در سیاهی حجاب نمیپیچید. احساس مالکیت محمد به زنان جوان با ایاتی"الهی" حتا اعتراض عایشه را برانگیخث: دشتی در اثر خود 23 سال اعتراض او را با این جمله نقل کرده است, "باز هم خدایت بکمکت شتافت!".
تنها اسلامیها و روشنفکران اسلامی مانند ال احمد، بنی صدر (نظر داعيانه بنی صدر در مود انشعاب زيان بخش موی زنان!) و سروش مبتکر تفکیک افراد بر اساس دگم "نا محرم" نبودند, اغلب روشنفکران ایرانی گوی را به مرتجعین اسلای سپردند تاحدی که اين ضعف روشنفکران فرصتی برای ج.ا. شد تا زن ستیزی را پدیدهای معمولی، اخلاقی و حتا علمی قالب کنند. حتا چپها وسکولار ها را معترض تکردو زمانی که ميتوانستند, با اين موج اوليه زن ستيزی ج.ا. برخورد اصولی نکردند. همانطور که ج.ا. نشان داد, مبازه با حجاب اسلامی جدا از مبازه با اسلام سیاسی بعنوان يک نظام توتاليتاری اجتماعی نيست.
هر رژيم اسلامی از نوع مجاهد, بنی صدر, ملی مذهبی تا باتلاق احمدی نژاد و طالبان معتقد به صحت حجاب اسلامی با فرم و روش اجرائی مختلفند. همانطور که اسلاميان در ج.ا. ميگويند و عمل هم ميکنند, حجاب سمبل اسلام و به عبارتی اپارتايد جنسی است, همانطور که صليب شکسته سمبل فاشيسم هيتلری بود. خذف اين سمبل يا ان سمبل بدون حذف فلسفه و حکومت ان نا ممکن است . هنوز بسياری از سکولاراهای و دومکرات های ایرانی و به پيروی از پارادگم سنت مبازه با زن ستیزی اسلامی و مظهر ان حجاب اسلامی را مسائل فرعی جامعه تعبیر میکنند و از مبازه ضروری با ان طفره میروند